دانا نادان را می شناسد؛ چون قبلاً نادان بوده است؛ ولی نادان دانا را نمی شناسد؛ چون قبلاً دانا نبوده است . [امام علی علیه السلام]
عرشیات
قصه درویش وزنش(68)
پنج شنبه 92 اسفند 8 , ساعت 5:6 عصر  

انتقاد از مدّعیان وصول

عشق زمینی می‌تواند راه مشاهده جمال حق باشد

(2769)گر توهّم می‌کند او عشق ذات

 

ذات نبود و هم اسماء و صفات

(2770)و‌هم مخلوق است و مولود آمده ست

 

حق نزاییده است، او لم یولد است

(2771)عاشق تصویر و وهم خویشتن

 

کی بود از عاشقان ذوالمنن؟

(2772)عاشق آن وهم اگر صادق بود

 

آن مجاز او حقیقت‌کش بود

(2773)شرح می‌خواهد بیان این سخن

 

لیک می‌ترسم ز افهام کهن

گر توهّم می‌کند او عشق ذات: این مدعیان، عاشق بخشش (نوال) حق‌اند، نه شیفته جمال حق.

وهم: مدرک معانى جزئى است و مخلوق خداست و آن چه بوهم در مى‏گذرد آفریده‏ى انسان است پس این مدعیان که اوهام خود را مى‏پرستند چگونه مى‏توانند عاشق ذات لم یزل و لا یزال باشند.

ذات نبود و هم اسماء و صفات: یعنی در‌باره پروردگار و اسما و صفات حق، پیش خود توهّم می‌کنند و وهم خود را می‌پرستند.

لم یولد: برگرفته است از آیه‏ى شریفه: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ (خدا هرگز فرزند نیاورد و هم از کس نزاد.)[1] بگفته‏ى مفسران، این آیه دلیل است بر آن که حق تعالى از احکام جسم که یکى از آنها داشتن فرزند است پاک و منزه است و فنا پذیر نیست و از احکام حدوث نیز مبراست و بصفت قدم متصف است و بدین سبب از دیگرى نزاده است.

صوفیان مى‏گویند «لَمْ یَلِدْ» دلیل است بر ازلیت او، «لَمْ یُولَدْ» نشان ابدیت اوست و او برتر از آنست که وهمها و عقلها و علمها وى را ادراک تواند کرد و همچنین چگونگى اتصاف او به اوصاف کمال در حد عقل و فهم نیست.[2]

ذوالمنن: از اوصاف بار تعالی است یعنی دارند? لطف ها ومهربانی ها.

افهام کهن: یعنی فهم های متحجر وپوسیده.

( 2769) اگر او عشق ذات خداوندى توهم مى‏کند وهم او و توهمى که براى اسماء و صفات خدا نموده بذات تعلق نمى‏گیرد.( 2770) و هم مخلوق بوده و مولود قوه واهمه است خداوند لم یلد و لم یولد بوده و ممکن نیست که ذات او مولود واهمه کسبى باشد.( 2771) آن که عاشق خیال و توهم خویش است کى مى‏توان او را عاشق خداى ذو المنن نامید. ( 2772) عاشق آن وهم هم اگر راستگو باشد ممکن است عشق مجازیش بعشق حقیقى راهنما گردد.( 2773) بیان این مطلب شرح بیشترى لازم دارد ولى از فهم‏هاى کهنه و پوسیده مى‏ترسم.

مولانا می‌گوید: این مدعیان، عاشق بخشش (نوال) حق‌اند، نه شیفته جمال حق. در‌باره پروردگار و اسما و صفات حق، پیش خود توهّم می‌کنند و وهم خود را می‌پرستند.این وهم‌ها، مخلوق حق و ساخته ذهن انسان‌هاست و چون مخلوقند پس خدا نیستند، زیرا پروردگار «لَمْ یَلِدْ ولَمْ یُولَد»است و از چیزی پدید نیامده است. آنان که مدعی عشق به پروردگارند، به تصویر ذهنی و وهم خود عشق می‌ورزند، پس نمی‌توانند عاشق پروردگار لطف‌ها و مهربانی‌ها باشند. در ادامه مولانا خطاب به سالکانی که در راه‌اند و معرفت بلند عرفانی ندارند و فقط تصوراتی در ذهن و اندیشه خود نسبت به خدا دارند، می‌گویند اگر صادق باشند و برای فریب مردم حرف نزنند و تصور عشق به خدا داشته باشند، این عشق مجازی می‌تواند راه مشاهده جمال حق را بر آنان بگشاید؛ این عشق پلی است برای رسیدن به حقیقت.



[1]   - الاخلاص، آیه‏ى 3.

[2]   - تفسیر طبرى، طبع مصر، ج 3، ص 197، تفسیر امام فخر رازى، طبع آستانه، ج 8، ص 760.


نوشته شده توسط محمدرضا افضلی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

عرشیات

محمدرضا افضلی
تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد ....
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 189 بازدید
بازدید دیروز: 436 بازدید
بازدید کل: 1405678 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
دین . عرفان . مثنوی .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
لوگوی وبلاگ من

عرشیات
لینک دوستان من

معماری نوین
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(222)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(221)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(220)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(219)
شرح وتفسیر مثنوی دفتر سوم درس(218)
[عناوین آرشیوشده]